دفترهای من
دیشب گذری داشتم گفتگویی که با یه بزرگی داشتمو مرور میکردم که باعث تلنگری شد برام!
همون شبونه تصمیم گرفتم فرداش که پاشدم یه دفتر تهیه کنم و بخشهایی از وصیت نامه ی شهدا رو که
تأثیر گذاره برام برای خودم یادداشت کنم تا هروقت دلم گرفت یا زیادی به دنیا چسبیدم اونارو بخونم.
فرداش (که همین امروزه) همینطور که توی وبلاگها میچرخیدم و شعرهای نابی رو دیدم تصمیم گرفتم
به جز دفتر وصیت شهدا یه دفترم برای شعرایی تهیه کنم که دوستشون دارم دوتا دفترو خودکارامو
آماده کردم که بعد از ناهار شروع کنم به نوشتنجالبه قبل از اینکه بیام سراغ دفترا برنامه ی تلویزیونی
سمت خدا آقای قرائتی صحبت میکردن نشستم پای صحبتشون بخشی از حرفشون که برام جالبتر بود
این بود که تعریف میکردن:
زمان قبل انقلاب یکی از علما توی زندان بودن رفته بودن ملاقاتشون که ازشون خواستن نصیحتی کنن
ایشونم گفته بودن که الان حضور ذهن ندارم اما از اینجا که رفتی بیرون برو چندتا دفتر تهیه کن
و هرکدومو برای یه کاری بذار.
مثلا یکی درباره ی حقوق یکی درباره ی زن و ... هرموضوعی که برات جالب بود توش بنویس .
ایشونم همینکارو کردنو دفتراشون طی سالهای مختلف تبدیل به کلاسور و... شده
و روز به روز بیشتر شده و... (ادامه ی صحبتاشون)
برام جالب بود تصمیمی که گرفته بودم و پیامی که از بزرگی اینطوری بهم رسید
خوشحالم کرد ومصمم تر شدم به اینکار
اینجا هم نوشتمش به جهت ثبت در تاریخ!
سلام
حجاب واجب است یا مستحب ؟ آیا واجب بودن حجاب به صورت مطلق و همیشگی است یا اینکه مقید است به شرایطی ؟
در این مقاله (حجاب اختیاری- قسمت دوم) به این سوال جواب داده شده است . منتظر هستیم .